بلاخره رفتم دیدن دوستای خوبم. اسمشون از سمت راست به ترتیب ریحانه خانم و محمد احسان و محمد حسین هست. راستی محمد احسان و محمد حسین دو قلو هستن. قرار بود ریحانه خانم از من بزرگتر باشه ولی من برای اومدن به این دنیای زیبا و دیدن دوستانم کمی عجله داشتم ...
تازگیا آقا محمد مهدی بر میگرده و رو شکم نازش میخوابه بلاخره کوچولوی ناز ما سوار رورورکش شد، نمیدونید که با چه ذوقی راه میرفت. من و باباش با همکاری هم بردیمش حموم و الان بعد از آب بازی قراره تند تند لباسش رو بپوشونیم تا سرما نخوره. ...
سلام دوستان بالاخره از سفر برگشتم من بعد از شهر نیشابور سفرم رو به شهر زیبا و سر سبز قوچان ادامه دادم و خونه مادرجون و آقاجونِ بابایی و همچنین عموهای خودم مهمونی رفتم تازه خونه مادرجون و آقاجون عقیقه شدم و با بع بعی عکس یادگاری هم گرفتم اینم عکسهای من در قوچان: اینم عکس دخترِ عمو حسینم به نام محدثه خانم: اینم عکس نوه اول خانواده، پسرِ عمو رضا، آقا بنیامین که افتخار دادن با بنده عکس گرفتن عکس آقا بردیا همراه داداش بنیامین که دارن فوتبالدستی بازی میکنن: ...
سلام دوستان من هنوز در سفرم بعد از استان سر سبز گیلان به صورت هوایی به مشهد سفر کردم و بعد از زیارت امام رضا علیه السلام حرکت کردیم به طرف نیشابور خانه خاله پروانه و چند روزی رو خونه خاله با پسرخاله پارسا بودیم اینم عکسهای سفرم اینم پسرخاله پارسا ...
سلام چند روز پیش با مامانی و بابایی به استان سر سبز گیلان و خونه مامان شمسی رفتیم خیلی خوش گذشت مامان شمسی برام آش فاطمه زهرا که آش معروف گیلانیهاست درست کرد و فک و فامیل رو هم دعوت کرد که دور هم باشیم و آش بخوریم. اینم چند تا عکس از خودم در دوماهگیم اینم عکسهای پسر دایی فرامرز و دایی مهدی به نامهای از راست امیر علی و علیرضا اینم عکس دختر دایی فرامرز به نام آوا خانم که باباش صداش میزنه بانو ...